برای مشاهده دوره های آموزشی کلیک کنید
ترکیب بندی رنگ ها
| همه چیز درباره نقاشی | | 3 سال پیش

ترکیب بندی رنگ ها

ترکیب­بندی رنگ­ها

فصل 1: چرخه رنگ ایتن (رنگهای اصلی، فرعی، مکمل، گرم و سرد)

آشنایی با چرخه یا دایره­ی رنگ اساس هر تئوری رنگ، حلقه رنگ است و دسته بندی رنگ­ها را مشخص می کند، یک دایره رنگ ابتدایی که در آن رنگ­های قرمز، زرد و آبی وجود دارند، در واقع دایره رنگ سنتی در هنرهای تجسمی به شمار می­آید. سر آیزاک نیوتون (Sir Isaac Newton) در سال 1666 اولین نمودار رنگ دایره شکل را بوجود آورد. از آن زمان تا کنون، دانشمندان و هنرمندان به مطالعه و طراحی نمونه های متنوع و مختلف این مفهوم اولیه بوده­اند. برای آشنایی با تئوری رنگ و شناخت و کاربرد رنگ در نقاشی، یادآوری این نکته لازم است که رنگ در حقیقت همان نور است. زمانی که نور سفید از منشور عبور کرده و تجزیه می­شود، می توان طیف رنگ­های خالص را با چشم دید. هر رنگی که در پیرامون خود می بینیم در حقیقت نوری است که جسم به چشم ما بازتاب می کند.

رنگ‌هاي اصلي: منظور از رنگ‌هاي اصلي يا درجه‌ی اول، رنگ‌هايي است كه معمولاً از تركيب هيچ كدام از رنگ‌هاي ديگر حاصل نمي‌شوند، بلكه ساير رنگ‌ها، از تركيب آنها با يكديگر بوجود مي‌آيند. رنگ‌هاي اصلي زرد، قرمز و آبي، در صورتي كه در خالص‌ترين حالت خود باشند و هيچ گرايشي به رنگ‌هاي ديگر در آنها ديده نشود، وقتي با يكديگر مخلوط شوند، خاكستري بسيار تيره‌اي را به وجود مي‌آورند. معمولاً رنگ‌هايي كه در بازار عرضه مي‌شوند، رنگ‌هایي با كيفيت واقعي رنگ‌هاي اصلي نيستند. در ميان زردهاي موجود در بازار، زرد كادميوم با درجه‌ی تيرگي متوسط، نزديك‌ترين رنگ به زرد اصلي دايره‌ی رنگ است. از مشهورترين قرمزهايي كه در بازار موجود هستند، قرمز كادميوم و قرمز آليزارين است كه در انواع مختلف سير و روشن ساخته مي‌شوند و در عين حال، هيچ كدام قرمز اصلي نيستند. اما مخلوط اين دو به قرمز اصلي نزديك است. معروف‌ترين رنگ‌هاي آبي موجود در بازار، آبي اولترامارين، آبي كبالت و آبي پروس هستند. اما آنها با آبي اصلي تفاوت دارند. با كمي تیره و روشن‌تر كردن آبي كبالت و آبي اولترامارين، مي‌توان از آنها به عنوان آبي اصلي استفاده كرد.

رنگ‌های درجه‌ی دوم (رنگ‌های مکمل، رنگ‌های فرعی، رنگ‌های ثانویه): هر رنگ درجه‌ی دوم، معمولاً از مخلوط كردن دو رنگ اصلي ساخته مي‌شود:

هر يك از رنگ‌هاي درجه‌ی دوم، مكمل يكي از رنگ‌هاي اصلي است. به همين دليل به رنگ‌هاي درجه‌ی دوم، رنگ‌هاي مكمل نيز گفته مي‌شود. دو رنگ مكمل، وقتي با هم مخلوط شوند، خاصيت رنگين بودن يكديگر را خنثي مي‌كنند، يعني از مخلوط كردن آنها، يك رنگ خاكستري تيره به دست مي‌آيد. در دايره‌ی دوازده‌تایی رنگ، هر دو رنگ مكمل به صورت قطري از دايره، روبروي هم قرار مي‌گيرند.

رنگ‌هاي درجه‌ی سوم (رنگ‌های ترکیبی): اين رنگ‌ها از مخلوط كردن رنگ‌هاي اصلي با رنگ‌هاي درجه‌ی دوم ساخته مي‌شوند. رنگ‌هاي درجه‌ی سوم عبارتند از: زردنارنجي، قرمزنارنجي، قرمزبنفش، بنفش‌آبي، سبزآبي، سبززرد. به اين ترتيب با اضافه كردن اين شش رنگ به سه رنگ اصلي و سه رنگ درجه‌ی دوم‌، چرخه‌ی دوازده تايي رنگ‌ها كامل خواهد شد. 

 

دسته بندی رنگ­ها

هنرمندان، رنگ‌شناسان و پژوهشگران، عموماً رنگ‌ها را به شيوه‌هاي مختلفي دسته‌بندي كرده‌اند. در اين جا بر اساس چرخه‌ی دوازده‌تایی رنگ پيشنهادي ایتن (Johannes Itten) كه از همه‌ی دسته‌بندي‌ها، مشهورتر و داراي اعتبار بيشتري است، توضيحاتي پيرامون روابط متقابل رنگ‌ها ارائه مي‌شود.

رنگ‌هاي خنثي: رنگ هاي خنثي رنگ‌هايي هستند كه از تركيب رنگ‌هاي ديگر به وجود مي‌آيند و مي‌تواند اثرات مثبت يا منفي داشته باشند. رنگ‌هاي سفيد ،سياه ،خاكستري ،بژ و قهوه‌اي از جمله رنگ‌هاي خنثي هستند.

رنگ­هاي داغ: بهترين نمونه‌ي رنگ داغ ، قرمز خاصي است كه با هيچ رنگي مخلوط نشده است و در قوي‌ترين حالت خود قرار دارد. رنگ داغ بسيار جلب توجه مي­كند و به طرح، حالت برجسته‌اي مي­دهد. رنگ داغ، يك رنگ گرم، قوي و تهاجمي است. هم چنين با قدرتي كه دارد، سيستم عصبي انسان را تحريك مي­كند.

رنگ­هاي يخ: رنگ يخ، يخبندان و برف را بخاطر مي‌آورد و احساساتي كه به وسيله‌ي آن ايجاد مي‌شود، در مقابل احساساتي است كه رنگ داغ ايجاد مي­كند. اين رنگ، به رنگ آبي اشاره دارد كه روشنايي بسيار دارد. وقتي رنگ گرم و سرد در كنار هم قرار مي‌گيرند (مانند آتش و يخ) ، حالت نوسان ايجاد مي‌كنند يعني احساس‌هاي متفاوتي را در ما بوجود مي‌آورند.

رنگ‌هاي گرم: به رنگ­هاي واقع در بين دو طيف نوري زرد و نارنجي، رنگ­هاي گرم مي‌گويند. همه‌ي اين رنگ­ها داراي رنگ قرمز هستند، مانند قرمز، نارنجي، زرد- نارنجي، زرد. اين رنگ­ها در تركيب‌شان، رنگ زرد و قرمز دارند كه احساسات گوناگوني را بوجود مي‌آورند. رنگ‌هاي گرم، داراي طولاني‌ترين طول موج هستند، به همبن دليل ديدن آن‌ها، انرژي بيشتري نياز دارد. رنگ‌هاي گرم هيجان‌‌آور و نشاط انگيز هستند و به احساسات و هيجانات، شدت مي‌دهند و طرح‌‌‌هاي رنگي گرم و دوستانه­اي را بوجود مي‌آورند. رنگ‌‌هاي گرم زنده و درخشان هستند و بيشتر به چشم مي‌‌‌زنند. اين رنگ‌ها در طراحي به رنگ‌هاي " نزديك " معروف هستند. زيرا باعث مي‌شوند اشياء نزديك‌تر از فاصله واقعي‌‌شان به نظر برسند. گرماي اين رنگ‌‌‌ها، مانند غروب بر محيط اطراف مي‌‌تابد و آن را تحت تسلط خود در مي‌آورد.

رنگ‌هاي سرد: رنگ آبي، اساس رنگ‌‌هاي سرد است. اين رنگ‌ها به خاطر اضافه شدن رنگ زرد به تركيب‌‌شان از رنگ‌هاي يخي جدا مي‌شوند. رنگ‌هاي قرار گرفته بين دو طيف نوري سبز و بنفش را رنگ‌هاي سرد مي‌نامند. رنگ‌هايي مانند زرد-سبز، آبي-سبز، آبي فيروزه‌اي و سبز خالص، جزء رنگ‌هاي سرد هستند و در طبيعت ديده مي‌شوند. اين رنگ‌ها احساس طراوت و تازگي به ما مي‌بخشند. رنگ‌هاي سرد، ميزان فعاليت‌هاي بدن را پايين مي‌‌آورند و آرام بخش و تسكين دهنده هستند. رنگ‌هاي سرد در طراحي به رنگ‌هاي " دور " معروفند. زيرا باعث مي‌شوند اشياء دورتر از فاصله واقعي‌شان ديده شوند. همين ويژگي رنگ‌هاي سرد باعث مي‌شود كه فضاها را بزرگ‌تر و متعادل‌تر نشان دهند.

رنگ‌هاي روشن: رنگ‌هاي روشن، ملايم كم‌‌رنگ ترين رنگ‌ها هستند. آن­ها روشني خود را از نبود رنگ قابل مشاهده در تركيب‌شان مي‌گيرند و تقريبا شفاف هستند. وقتي روشني رنگ‌ها زياد مي‌شود، تفاوت بين رنگ‌هاي مختلف كم مي‌شود. رنگ‌هاي روشن محيط را بزرگ‌تر نشان مي‌دهند و به فرد احساس نشاط، سكوت، آرامش و روشني مي‌بخشند.

رنگ‌هاي تيره: رنگ‌هاي تيره رنگ‌هايي هستند كه در تركيب‌شان رنگ سياه وجود دارد. اين رنگ‌ها فضا را كوچك‌تر نشان مي‌دهند. رنگ‌هاي تيره داراي قدرت تاثيرگذاري بالايي هستند. اين رنگ‌ها در بافت‌هاي گوناگون مانند چرم، پارچه و وسايل منزل، يك اثر به ياد ماندني به وجود مي‌آورند و نشان دهنده‌ي ثروت و مقام اجتماعي بالا هستند. تركيب رنگ‌هاي تيره و روشن يك روش معمول براي نشان دادن تضادها و تفاوت‌ها در طبيعت است، مانند شب و روز.

رنگ‌هاي كروماتيك : بين رنگ‌هاي قرمز، زرد، آبي، سبز و ... از يك سو و رنگ‌هاي سفيد، سياه و خاكستري از سوي ديگر تفاوت وجود دارد. به رنگ‌‌هايي كه در طيف رنگي مي‌باشند، كروماتيك مي‌گويند. رنگ‌هاي كروماتيك بسيار زياد هستند كه مهم‌ترين آن­ها، رنگ‌هاي اصلي (زرد ، قرمز و آبي) مي‌باشند.

رنگ‌هاي اكروماتيك: كيفيتي كه در اغلب رنگ‌ها وجود دارد، در رنگ هاي سفيد، سياه و خاكستري وجود ندارد. به اين سه رنگ که فاقد رنگ هستند، رنگ اكروماتيك مي‌گويند. رنگ سفيد در واقع رنگ نيست، بلكه عدم وجود رنگ است.

رنگ‌هاي مكمل: رنگ‌هاي مكمل مقابل يكديگرند. اين رنگ‌ها كه در چرخه رنگ در برابر يكديگر قرار دارند، در كنار هم نمايي چشم‌گير و متعادل ايجاد مي‌كنند. اين رنگ‌ها از يك خانواده نمي‌‌باشند و بيشترين تفاوت را با هم دارند. هنگامي كه رنگ‌هاي مكمل را با هم تركيب مي‌كنيم، رنگ خاكستري به وجود مي‌آيد. چشم انسان بعد از ديدن يك رنگ، نياز دارد تا رنگ تكميل كننده‌ي آن را هم ببيند. نارنجي و آبي، قرمز و سبز، بنفش و زرد رنگ‌هاي مكمل هستند.

 

 

فصل 2: مفاهیم رنگ شناسی (هارمونی، تباین، واریاسیون)

 

مفهوم تونالیته رنگی

اگر کمی حرفهای به موسیقی پرداخته باشیم حتما" برداشت مشخصی از تنالیته داریم و کم و بیش درک مشترکی از آن بدست آورده­ایم و میتوانیم درک خود از تنالیته را برای دوستانی که موسیقی می­دانند بازگو کنیم. اما اگر بخواهیم تنالیته را برای افرادی که موسیقی را علمی نمی­دانند تشریح کنیم موضوع کمی پیچیده میشود. چرا که تعریف کردن تونالیته بدون استفاده از واژه­هایی مانند گام، مد، آکورد، نت و ... بسیار پیچیده و دشوار است.

خوشبختانه از آنجایی که همه هنرها به نوعی ارتباط بسیار نزدیکی با هم دارند و تعاریف و تحلیل­های متفاوت در هر شاخه هنری می تواند با کمی تغییر و تصحیح در سایر شاخه­ها هم بکار رود، می توانیم از نقاشی برای تعریف تنالیته کمک بگیریم. چرا که درک عمومی مردم در ارتباط با تنالیته (که واژه بنظر خیلی فنی و سختی هم می­آید) در زمینه نقاشی به مراتب بیش از موسیقی می­باشد. برعکس آن هم کاملا" وجود دارد مثلا" مردم درک بهتری از ریتم در موسیقی دارند تا در نقاشی لذا می­توان از تعریف ریتم در موسیقی برای درک ریتم در نقاشی استفاده کرد.

تونالیته در موسیقی به ما اجازه میدهد که درک درستی از زوایای مختلف در موسیقی داشته باشیم، تنالیته محدودیتی است که ما با انتخاب آن برای موسیقی حساب و کتاب خاصی ایجاد می­کنیم و می­گوییم که موسیقی ما باید در این چهارچوب حرکت کند، دقیقا" مانند پرسپکتیو در نقاشی یا طراحی. شما هنگامی که می­خواهید نقاشی واقعی یک منظره­ای را بکشید در حالت عادی باید موضوع مورد نظر خود را از یک زاویه خاصی نگاه کنید و تصمیم بگیرید که آن­را از آن زاویه بکشید و چنانچه بخواهید تصویر واقعی آن منظره را بکشید باید از همان یک زاویه به موضوع نگاه کنید.

نکته­ای که به آن باید دقت کرد این هست که در نقاشی هنگامی که شما از یک زاویه به موضوع نگاه می­کنید علاوه بر آنچه می­بینید رعایت مسائل دیگری برای شما واجب است، نورپردازی، کنتراست، شدت رنگ­ها و ... . بعنوان مثال هنگامی که نور از بغل به صورت می­تابد شما مجبور هستید آنرا رعایت کنید و اگر می­خواهید همان چیزی را که میبینید بکشید باید تاثیر نور را فقط در یک طرف صورت نمایش دهید. پس انتخاب زاویه دید برای شما محدودیت هایی را پدید می­آورد که ملزم به رعایت آن هستید و مطابق آن باید میان سایر المان­های نقاشی موارد مشخصی را رعایت کنید. دقیقا" مانند عکسی که یک دوربین از یک صحنه میگیرد این عکس با پرسپکتیو درست می باشد و کاملا" حقیقی و تنالیته هست. (بافرض اینکه دوربین پاسخ مناسبی به رنگ یا شدت نور میدهد)

پس بطور خلاصه در هنر نقاشی اگر بخواهیم تنالیته کار کنیم باید همانند واقعیت­هایی مانند زاویه دید، رنگ، نحوه تابش نور و... را رعایت کنیم تا نقاشی ما تنالیته باشد. بدیهی است شما می توانید در هریک از پارامتر­های زاویه دید، رنگ، نور و ... تنالیته را بهم بزنید و هنر جدیدی خلق کنید و یا تنالیته نقاشی را به سمت و سوی خاصی هدایت کنید.

 

 

مفهوم هماهنگی (هارمونی) رنگ

هماهنگی یا هارمونی به معنای "چیدمان مطبوع اجزاء یک کل" است و وجود آن در تمام مظاهر زندگی از موسیقی، شعر، رنگ یا حتی یک کیک زیبا، جلوه می کند. از نظر دیداری، هماهنگی، در چیزی است که موجب لذت چشم می­شود. این هماهنگی بیننده را مجذوب کرده و احساس نظم و تعادل را در او ایجاد می­کند. هنگامی که چیزی ناهماهنگ است، یا خسته کننده است یا وحشتناک. از طرفی هارمونی بیش از حد نیز به ترکیبی بسیار ملایم و نچسب تبدیل می­شود و بیننده را آن­طور که باید مجذوب و علاقه مند نمی­کند و بالعکس عدم حضور آن نیز تصویری به وجود می­آورد که هیچ چشمی تحمل دیدن آن را ندارد.

برای مشاهده تعالی هارمونی و هماهنگی کافی است به هارمونی رنگ ها در در طبیعت دقت کنید. همان طور که گفتیم، تئوری های رنگ و هارمونی رنگی متعددی وجود دارند. در اینجا به معرفی چند فرمول ابتدایی در به کار گیری رنگ ها میپردازیم:

هارمونی بر اساس همجواری رنگ­ها: رنگ­های همجوار (پیوسته) یا Analogous Colors، به هر دسته سه تایی از رنگ­هایی گفته می­شود که در دایره رنگ کنار یکدیگر قرار گرفته­اند. مانند زرد-سبز، زرد و زرد نارنجی. معمولا در چنین ترکیب­هایی، یک رنگ از نظر مقدار، بر دو رنگ دیگر برتری دارد.

هارمونی بر اساس رنگ­های مکمل: رنگ­های مکمل آن­هایی هستند که در دایره رنگ، درست در مقابل یکدیگر قرارگرفته­اند. مانند قرمز و سبز یا قرمز- بنفش و زرد - سبز. همانطور که در تصویر مشاهده می­کنید، درجات مختلف زرد-سبز در برگ­ها، هماهنگی زیبایی با رنگ­های قرمز-بنفش گل، ایجاد کرده­اند. رنگ­های مکمل بالاترین درجه تباین (کنتراست) و ثبات را به وجود می­آورند.

هارمونی بر اساس طبیعت: طبیعت، بهترین نقطه شروع برای درک و ایجاد هارمونی رنگی است. در تصویر پایین ملاحظه می کنید که زرد، سبز و قرمز چه نقش هماهنگی ایجاد کرده اند و این ترکیب متناسب، لزوما در دو مورد قبل نمی­گنجد، اما زیبا و قابل اجرا است.

هارمونی رنگ­های گرم و سرد: رنگ آبی و رنگ های مجاور آن تداعی کننده آب روان و دریا است بنابراین با دیدن این رنگ­ها احساس سرما به فرد دست می­دهد. از اینرو به این رنگ­ها، رنگ­های سرد می­گویند. رنگ قرمز و رنگ­های مجاور آن تداعی کننده آتش و خورشید بوده و با دیدن این رنگ­ها احساس گرما به فرد دست می­دهد. از اینرو به این رنگ­ها، رنگ­های گرم می­گویند. رنگ­های گرم عبارتند از: قرمز، نارنجی و زرد و رنگ­های سرد عبارتند از: آبی، سبز و بنفش

 

رنگ­های مکمل

رنگ‌هاى مکمل در واقع نوعى تضاد هستند که به‌ هنگام مشاهده همديگر را طلب مى‌کنند و در کنار هم ايجاد تحرک مى‌کنند و يکديگر را کامل مى‌کنند. هرگاه دو رنگ مکمل باهم ترکيب شوند نتيجه خاکسترى خواهد بود و تحرک آن از بين خواهد رفت و رنگى خنثي بدست خواهد آمد.

اما دو رنگ مکمل در کنار هم موجب درخشانى و جلوه يکديگر هستند. در طبيعت رنگ‌هاى مکمل در کنار هم به زيبايى مشاهده مى‌شوند چنان‌که گل سرخ در ميان انبوهى از برگ‌هاى سبز قرار دارد. تضاد رنگ‌هاى مکمل از ساده‌ترين تضادهاست. رؤيت يک رنگ باعث مى‌شود تا مکمل آن رنگ بر روى رنگ همجوار آشکار گردد. مى‌توان همه‌ رنگ‌هاى مکمل را دو به دو با نسبت‌هاى نامساوى و مساوى با هم ترکيب نمود و طيف وسيعى از خاکسترى‌هاى رنگى به‌دست آورد.

 

کنتراست صد در صد رنگ اين تضاد مبين کنتراست صد در صد حاصله از رنگ مى­باشد (جدا از کنتراست تيره-روشني) و در عين حال همان کنتراست همجوارى دو رنگ مکمل اند که از طرفى در مورد بعضى رنگ­ها در تضاد با تاثيرات هماهنگى قرار مى­گيرند. تصوير گامى هماهنگ از خاکسترى­هايى است که از ترکيب رنگ­هاى مکمل بوجود آمده اند. گام مزبور ترکيب شده از دو جفت رنگ مکمل نزديک بهم مى­باشد که خاکستري -در همين گام- بر دو جفت ديگر غالب است. منظور از کنتراست، فرق بارزی هست که بین دو رنگ وجود دارد. بالاترین حد کنتراست بین دو رنگ را کنتراست قطبی میگویند.

 

 

 

 

 

 

انواع کنتراست

1- کنتراست ته رنگ: برای رسیدن به این کنتراست کافی است که از رنگ های خالص استفاده کنیم. وقتی گفته می شود رنگ­های خالص، منظور فقط سه رنگ اصلی نیست بلکه همه رنگ­های چرخه­ ی رنگ را می­توان بعنوان رنگ خالص استفاده کرد.

شدیدترین کنتراست ته رنگ میان سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی که هیچ وجه مشترکی از لحاظ رنگین بودن با هم ندارند به وجود می­آید. بر همین اساس کنتراست ته رنگ در میان رنگ­های درجه دوم یعنی سبز، نارنجی و بنفش که رنگ­های ترکیبی هستند به مراتب کمتر است. در رنگ­های درجه سوم بازار کنتراست رنگ کاسته خواهد شد.

2- کنتراست تیره و روشن: قوی­ترین کنتراست تیره و روشن در سیاه و سفید دیده می­شود. در بین رنگ­ها درجات مختلف تیره وجود دارد که همان عامل ایجاد کنتراست تیره و روشن است.

3- کنتراست سرد و گرم: رنگ­های گرم رنگ­هایی هستند که در ترکیب آن­ها قرمز وجود دارد و رنگ­های سرد رنگ­هایی هستند که در آن­ها آبی وجود دارد. دیدن رنگ­های گرم موجب تشدید جریان خون و رنگ­های سرد موجب کند شدن آن می­شود. شدیدترین کنتراست سردی و گرمی در دایره رنگ، بین آبی-سبز و قرمز-نارنجی دیده می­شود. کنتراست رنگ‌های سرد وگرم برپایه احساس درونی از دیدن رنگ­ها بوجود می­آید. احساس سردی یا گرمی مربوط به حس لامسه است. ما میتوانیم با دیدن رنگ­ها آن­را احساس کنیم.

4- کنتراست مکمل­ها: در چرخه رنگ دو رنگ مکمل به صورت قطری روبروی یکدیگر قرار میگیرند. ترکیب کاهشی در اثر اختلاط سه رنگ اصلی زرد وقرمز وآبی که ترکیب کاهشی مواد رنگین است، رنگ بسیار تیره­ای حاصل خواهد شد. دو رنگ را زمانی مکمل می­گویند که از ترکیب آن­ها رنگ خاکستری بوجود آید. رابطه خاکستری­های رنگی با کنتراست معمولا خاکستری­های حاصل از مخلوط دورنگ مکمل هرچه بیشتر باشند از شدت کنتراست مکمل­ها کاسته خواهد شد وهماهنگی بیشتر بوجود می­آید. هرگاه دو رنگ مکمل در کنار هم قرار میگیرند تآثیرگذاری آن­ها بروی هم طوری است که یکدیگر را از نظر درخشش و قدرت فام به شديدترين مرتبه ارتقا می­دهند.

5- کنتراست همزمانی: کنتراست همزمان ناشی از تأثیر عمومی رنگ­ها به روی احساس بینایی است و با رابطه میان رنگ­های مکمل ایجاد می­شود. وقتی که ما یک رنگ را می بینیم، چشم و ذهن ما به طور همزمان مکمل آن رنگ را پدیده می­آورند. البته این رنگ به صورت ذهنی به وجود می­آید و ملموس نیست بلکه فقط احساس می­شود. وقتی از خاکستری­ها در ترکیب رنگی استفاده می­شود، کنتراست همزمان به نحو مؤثرتری احساس می­شود. کنتراست همزمان نه تنها در میان یک خاکستری و یک رنگ خالص به وجود می آید بلکه در میان دو رنگ که به طور کامل مکمل یکدیگر نیستند نیز اتفاق می­افتد.

6-کنتراست کیفیت: در این جا منظور از کیفیت، حالت خلوص و اشباع رنگ است. وقتی که یک رنگ خالص در کنار رنگ­های ناخالص که با سیاه، سفید و یا مکمل خود مخلوط شده­اند قرار می­گیرد، کنتراست کیفیت رنگ ایجاد می­شود.

7-کنتراست کمیت: کنتراست کمیت مربوط به رابطه متقابل دو یا چند سطح رنگین از نظر وسعت است. در این کنتراست رابطه ی بزرگی و کوچکی سطوح رنگین نقش اصلی را بازی می­کند. زیرا نسبت بزرگی سطح رنگ­ها با یکدیگر می­تواند در ایجاد رابطه هماهنگ میان آن­ها مؤثر باشد. در ایجاد کنتراست کمیت دو عامل نقش اساسی دارند.

1-میزان درخشش و خلوص رنگ

2-میزان بزرگی سطح یا لکه رنگی

به این معنی است که سطح وسیع­تر دارای درخشش بیشتر می­باشد. البته رنگ­های درخشان نیز در این مورد بی­تاثیر نمی­باشد. اگر طبق گفته گوته فیلسوف و رنگ شناس سده نوزدهم به رنگ­های زرد_نارنجی_قرمز_سبز _آبی_بنفش به ترتیب اعداد ۹-۴-۶-۶-۸-۳ اختصاص دهیم، خواهیم دید برای مثال نسبت زرد به بنفش برابر ۱ به ۳ است یعنی وسعت رنگ بنفش باید سه برابر رنگ زرد باشد تا از نظر تاثیر در چشم بیننده مساوی و هماهنگ دیده شود. و اگر قرمز یا سبز که با هم برابری وسعت دارند (هر دو ۶) بخواهند درخشان تر باشند باید سطح بیشتری اشغال کنند.(اعداد را به خاطر بسپارید)

 

 

 

ثبت نظر




لیست نظرات کاربران


مطالب مرتبط


پابلو پیکاسو  نقاش ، مجسمه ساز ، قلم زن و طراح

پابلو پیکاسو نقاش ، مجسمه ساز ، قلم زن و طراح

پابلو پیکاسو یکی از پرکارترین و بانفوذترین هنرمندان قرن بیستم است. او در نقاشی، مجسمه‌ سازی، قلم‌ زنی، طراحی و سفال‌ گری هزاران اثر خلق کرده است.

آموزش طراحی بینی

آموزش طراحی بینی

کسانی که می خواهند آموزش طراحی بینی و صورت یاد بگیرند بایستی اصولی و گام به گام پیش بروند. آموزش طراحی بینی نیز در سری آموزش های طراحی چهره قرار دارد.

آموزش طراحی لب

آموزش طراحی لب

در این متن قصد داریم درباره آموزش طراحی لب را بصورت گام به گام به شما ارائه دهیم. آموزش طراحی لب بخشی از آموزش طراحی چهره کامل است که یادگیری آن بسیار حائز اهمیت می باشد.