سرکار خانم زینب علی آبادی تولدت مبارک
سرکار خانم زینب علی آبادی
تولدتان مبارک
شب آرامی بود
میروم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد یه من
خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
با خودم میگفتم:
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی، که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه میگردد؟
هیچ!!!
زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها میماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا میماند
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندیست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندیست که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات است میان دو سکوت
زندگی، خاطره امدن و رفتن ماست
لحظه امدن و رفتن ما تنهایی ست
من دلم میخواهد
قدر این خاطره را دریابیم...
سرکار خانم زینب علی آبادی
تولد واژه ای ست در پی معنا شدن
مفهومی است در تب و تاب رسیدن
تولد گاه بهانه ای ست برای دلتنگ خود شدن
شانه ای ست برای جستجوی خویش
تولد گاهی بهانه ای ست برای یک جمع دوستانه
برای چند لحظه با هم خندیدن
برای خرید یک شاخه گل
برای جاری شدن یک قطره اشک
و کشیدن آهی از سر دلتنگی
تولد علاقه ای ست پر معنا در سر رسید زندگی ما
گاه بهانه ای ست برای نوشتن یک متن یا سرودن یک شعر
تولد گاه بهانه ای ست برای فریاد بودن
رهایی از پیله تنهایی
و اندکی به دنبال خود گشتن
تولد مفهومی ست ناپیوسته در زندگی امروز ما
و تولد بهانه ای ست برای نوشتن یک متن با دستان من
برای تشکر از خوبانی که مهرشان ماندنی ست ...
آموزشگاه نقاشی راه کمال الملک با زبانی که سرشار از شادی است زاد روزتان را تبریک می گوید و زندگی را چنانچه میخواهید برای شما شاد و پر برکت آرزومند است. خانه ایی آرام و اشتیاقی پر صداقت همراه با کاغذهای سپید و مدادهای تراشیده و از پیش آماده شده برای شروعی تازه.
به تاریخ 1403/06/24 خدمت سرکار خانم زینب علی آبادی مینویسیم تا بماند به یادگار
و چه زیباست رسیدن دوباره به روززیبای آغاز تنفس
و چه اندازه عجیب است ابتدای بودن!
و چه اندازه شیرین است امروز ...
روز میلاد شما
روزی که شما آغاز شدی
سرکار خانم زینب علی آبادی به تاریخ 1403/06/24 از طرف حمید طربی مدیریت و کادر آموزشگاه نقاشی راه کمال الملک زاد روز تولد شما را تبریک میگوییم.
لینک زیر را به اشتراک بگذارید.
B2n.ir/r65251
مطالب مرتبط
سرکار خانم مریم پاک تولدت مبارک
هنرمند گرامی سرکار خانم مریم پاک به تاریخ 1402/08/01 زاد روز تولد شما را تبریک میگوییم از طرف مدیریت و کادر آموزشگاه نقاشی راه کمال الملک
سرکار خانم نسیما عالی تولدت مبارک
هنرمند گرامی سرکار خانم نسیما عالی به تاریخ 1403/04/08 زاد روز تولد شما را تبریک میگوییم از طرف مدیریت و کادر آموزشگاه نقاشی راه کمال الملک
سرکار خانم بهاره کریم زاده تولدت مبارک
هنرمند گرامی سرکار خانم بهاره کریم زاده به تاریخ 1402/12/26 تولد شما را تبریک میگوییم از طرف مدیریت و کادر آموزشگاه نقاشی راه کمال الملک
ثبت نظر
لیست نظرات کاربران